امام سجاد(ع) و حوادث كربلا
امام سجاد(ع) و حوادث كربلا
كتب الله عليهم القتل فبرزو الى مضاجعهم
كاروان پس از بيرون شدن از شهر مكه به ترتيب، در منزل هاى تنعيم صفاح ذات عرق حاجز بطن رمه زرود ثعلبيه زباله بطن عقبه شراف ذوحسم عذيب الهجانات قصر بنى مقاتل فرود آمده و در نينوى بار افكنده است.
در اين مسافت دراز گاهگاه به مناسبت رسيدن اخبار از كوفه و برخوردهاى بين راه، چند تن از خويشاوندان و ياران امام طرف گفتگوى آن حضرت قرار گرفته اند، امابه هيچوجه نامى از على بن الحسين (ع) ديده نميشود.پس از گذشتن از قصر بنى مقاتل در بين پيمودن راه، امام را خوابگونهاى مى ربايد، و پس از بيدارى استرجاع مي كند، على بن الحسين (الاكبر) از او سبب مي پرسد، و امام مي گويد بخواب ديدم كسى ميگفت: اين كاروان به استقبال مرگ ميرود .آيا اين نيز قرينهاى ديگر نيست كه امام سجاد در اين سفر دوازده و يا سيزده ساله بوده است؟
بارى شخصيت مورد بحث ما در كداميك از اين منزلها به بيمارى گرفتار شده معلوم نيست.تنها از شب دهم محرم است كه خبرى از او در دست داريم بدينسان:
شبى كه بامداد آن پدرم كشته شد من بيمار بودم و عمه ام زينب پرستار من بود.پدرم در حاليكه اين بيتها را زمزمه ميكرد نزد من آمد:
يا دهر اف لك من خليل
كم لك فى الإشراق و الأصيل
من طالب و صاحب قتيل
و الدهر لا يقنع بالبديل
و انها الأمر الى الجليل
و كل حى سالك سبيل
من مقصود او را از خواندن اين بيتها دريافتم، و گريه گلويم را گرفت، اما گريه خود را باز داشتم، و دانستم مصيبت فرود آمده است، ليكن عمه ام زينب چون بيتها را شنيد طاقت نياورد و بانگ برداشت اما در سندى ديگرى نوشته اند كه اين بيتها را امام روز دوم ورود به كربلا خواند .
ادامه مطلب